اوضاع سیاسی- اجتماعی در زمان سه فرمانروا
جنگهای داخلی، طبقات متوسط را که موجب عظمت رم شده بودند از بین برد و دیگر جز مشتی شهرنشین مالدار و انبوهی کارگر تهیدست که جمعی غلامان آزاد و غلام بر آنها افزوده شده بود طبقه مرفهی وجود نداشت. اخلاق و رسوم رو
نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش
برگردان: احمد بهمنش
جنگهای داخلی، طبقات متوسط را که موجب عظمت رم شده بودند از بین برد و دیگر جز مشتی شهرنشین مالدار و انبوهی کارگر تهیدست که جمعی غلامان آزاد و غلام بر آنها افزوده شده بود طبقه مرفهی وجود نداشت. اخلاق و رسوم رو به فساد و تباهی بود. هیچ کس نمیخواست کار کند. ثروتمندان از عواید بیکران خود برخوردار بودند و تهیدستان در انتظار روزی به صورت بیگاری. برای ساختن خانههای ییلاقی، تزیین باغها، برگزاری جشنها و ضیافتها و بخصوص مسابقات و بازیها که ملت تشنهی آن بود مبالغ هنگفتی خرج میشد. سابقاً ازدواج اجباری بود ولی در این زمان بسیاری از رومیها مجرد و تنها به سر میبردند و طلاق امری عادی به شمار میرفت، جمعیت ایتالیا بشدت کاهش مییافت، با این حال کمبود جمعیت و نقصان موالید بر اثر هجوم شهرستانیها به رم به منظور زندگی بهتر و جمع مال جبران میشد.
کشاورزی وضع بدی داشت، خانهها و باغهای تفریحی با زمینهای بیحاصل و خشک سراسر لاسیوم و کامپانی را فرا گرفته بود و در سایر نقاط مراتع و تاکستانها و باغهای زیتون دیده میشد. کشت و زراعت توسط غلامان جانشین رژیم خرده مالکی شده بود.
وضع مسکوک پیچیده و نامعلوم بود چون گذشته از سکههای رومی، که همه جا رواج داشت با سکههای شهرستانها، شهرها و دولتهای متحد نیز معامله میشد. سزار نخستین بار به ضرب سکههای طلا مبادرت کرد و حال آنکه پیش از او در رم فقط مسکوک نقره و برنز معمول بود.
شهرستانها:
در این زمان هفده شهرستان وجود داشت: دو اسپانیا، چهارگل، ساردنی، میسیل، ایلیری، افریقا، سیرنائیک، مقدونیه، آسیا، بیتی نی، کرت، سیلیسی و سوریه. وضع این شهرستانها خوب نبود. هر شهرستان به میل و اراده حاکم (1) و مأموران مخصوص رومی (2) اداره میشد و مردم بر اثر مالیاتهای سنگین و شیوع رشوه خواری ناراضی بودند. سزار به درمان این دردها پرداخت لیکن مجال نیافت که نقشههای اصلاحی خویش را سرو سامانی بخشد.با تمام این احوال و در عین این گرفتاریها علائم بهبود به چشم میخورد. ایتالیائیها و اهالی گل شرقی دارای حقوق مدنی شده و از این راه امتیازات گرانبهائی تحصیل کرده بودند. این حق از لحاظ سیاسی ارزش زیادی نداشت چون افراد ذی حقوق که در خارج رم به سر میبردند تقریباً حق رأی دادن نداشتند و از طرف دیگر انتخابات از موقعی که حکومت شخصی معمول شد اهمیت سابق را از دست داد. ولی این قبیل افراد تحت حمایت قانون قرار گرفتند، تحمیل مالیاتهای سنگین به آنها دیگر امکان نداشت و بدون محاکمه آنها را محکوم نمیکردند و مجازاتهائی که دربارهی آنها اجرا میشد تخفیف یافته بود. تازیانه زدن، یا به جنگ حیوانات واداشتن یا به صلیب کشیدن آنها ممنوع بود و از همین مطالب علت تلاش شهرستانیها برای تحصیل حقوق شهری آشکار میشود. پارهای از افراد شخصاً درصدد کسب این امتیازات برمیآمدند و گاهی این حق به تمام مردم یک شهر داده میشد، کوچ نشینهای رومی همیشه از این حق برخوردار بودند.
جمهوری رم با آنکه از اقوام مختلف و نامتناسب که از لحاظ زبان، مذهب، نژاد، اخلاق و آداب با هم اختلاف بسیار داشتند تشکیل مییافت ولی تمایل و رغبتی برای اتحاد در آنها احساس میشد. در مشرق بعد از فتوحات اسکندر آداب هلنی رواج گرفت ولی فرهنگ و تمدن لاتین پیشرفتی نداشت و مخصوص سربازان و عمال رومی بود. در مغرب، بعکس، زبان لاتین همه جا نفوذ یافت و بتدریج جانشین زبانهای قدیم، سلتی، لیگوری، ایبری و پونیکی شد و این کار چنان آسان انجام گرفت که بسیاری از این زبانها به خط لاتین نوشته میشدند.
مذهب و فلسفه-
مذهب رسمی با وجود لاقیدی و بیاعتنائی عمومی باقی و برقرار بود و شعائر مذهبی همیشه با دقت اجرا میشد؛ سزار، با آنکه خود مردی شکاک بود مقام رئیس روحانیان یا کاهن بزرگ داشت. مذاهب شرقی بیش از پیش در رم رواج میگرفت؛ سی بل (آزیانی) سراپیس (مصری)، میترا (ایرانی) پیروان متعددی داشتند. حتی یهودیها هم در مغرب پراکنده شدند ولی برای تبلیغ مذهب خویش و جلب پیروان جدید اقدامی نمیکردند چون مذهب آنها کاملاً جنبهی ملی داشت با این حال عدهای به این دیانت گرویدند.فلسفه در نظر طبقات بالا مقام و منزلتی خاص داشت. رومیها که به مسائل بیمنفعت علاقهای نداشتند کار مهمی در زمینهی مابعدالطبیعه انجام ندادند و به بررسی سیستمهای یونانی بخصوص نظریه افلاطون، اپیکور و حکمای رواقی اکتفا کردند.
هنرهای زیبا-
از آثار معماری این دوره معابد، مقبرهها و خانههای خصوصی مجللی است که متأسفانه اثر کمی از آنها به جا مانده. یکی از این قبیل بناها که بخوبی محفوظ مانده، تابولاریوم (3) مخصوص نگاهداری اسناد و مدارک دولتی است که دارای طاقهای هلالی شکل و ستونهای متعدد است. در حجاری و پیکرتراشی نمونههای یونانی مورد تقلید قرار گرفت ولی ثروتمندان با علاقه مفرط درصدد تهیهی مجسمههائی از آثار هنرمندان یونانی و هنرمندان مشرق بودند؛ در این آثار هنر هلنیستی ادامه داشت و شاهکارهائی عظیم و پرطول و تفصیل (گاو فارنز (4)) یا احساساتی و هیجان انگیز (لائوکون (5)) به وجود آمد.نقاشی مخصوص تزئین دیوارخانههای ییلاقی بود ولی موزائیک سازی (خاتم کاری) برای سنگ فرشهای تجملی رواج داشت و در نقوش و تصاویر آن از موضوعهای اساطیری استفاده میشد. از این هنر آثاری زیباتر و بیشتر از آنچه که از نقاشیهای دیواری در دست است باقی مانده. در موسیقی نیز از یونانیان پیروی میشد و در تئاتر و بازیهای سیرک از آن استفاده میکردند.
ادبیات:
ادبیات با آنکه از نفوذ یونان برکنار نبود جنبه اصالت بیشتری به خود گرفت. درست است که در شعر حماسی اثری که ارزشی داشته باشد به وجود نیامد و تئاتر که با ظهور پلوت و ترانس درخشندگی خاصی به خود گرفته بود رو به تنزل گذاشت ولی در فن شاعری دو سرایندهی بزرگ به نام لوکرس (6) و کاتول (7) ظهور کردند. لوکرس در منظومهی فلسفی خود، «دربارهی طبیعت اشیاء» به تقریر افکار اپیکور پرداخت؛ وی منشأ دنیا را با توجه به مذهب اتمی (8) (اجزا یا ذرات نامتناهی) توجیه کرد و کوشید تاریخ انسان اولیه را آزاد از نفوذ مذهبی به رشته تحریر درآورد؛ وی با اوهام و خرافات و با دخالت خدایان در امور دنیائی و فناناپذیری روح مخالف بود. وی در آثار خود به زبانی صریح، زنده و کمی مهجور (استفاده از لغات کهنه و قدیم) سخن گفته و گاهی بیان شعری او به حدکمال رسیده است.کاتول اختلاف زیادی با لوکرس داشت. وی از شعرای هلنیستی (9)، که در این موقع در رم مورد توجه بودند پیروی میکرد و اشعاری لطیف، کم نظیر و عالمانه داشت. کاتول از نظر صداقت و عشق و شیفتگی از معاصران خود سبقت جست. وی عاری از تصنع نبود ولی در اشعار رثائی و پرسوز و گداز خود ابتکار و اصالتی داشت و در بیان عشق نسبت به لسبی (10)، در قطعات کوتاه و تند و خلاف نزاکت خود از همین روش استفاده میکرد. در تمام آثار او شور و نشاط، جذبه و شوق و حالت استهزائی خفیفی به چشم میخورد و چنین به نظر میرسد که کاتول اندوه و درد عشق ملالت بار خویش را در پس پرده این هنرنمائیها و ظاهر سازیها مکتوم داشته است.
در رم نثر نویسان بیش از شاعران بودند. در تاریخ نویسی باید از کورنلیوس- نپوس(11)، سالوست (12) و سزار نام برد. کار کورنلیوس جمع آوری و تألیف اخبار بود و تذکرهای در شرح حال و علم رجال دارد. سالوست دو اثر از خود بجا گذاشته است و این دو اثر، ژوگورتا و کاتی لینا شرح حوادث معاصر او میباشد. وی نیز مانند توسیدید طرفدار بیطرفی در تاریخ بود و با مطالعات دقیق فلسفی و سیاسی خود حوادث را با شرح و تفصیل خاصی بیان کرده. وی که نویسندهای روشن بین بود در شرح و توصیف اخلاق و عادات و بیان علتها و همچنین در حیات بخشیدن به شخصیتهای تاریخی و در گفتارهای تند و کوتاه مهارتی بسزا داشت. سالوست با آنکه از جبهه عوام بود از بیان عواطف و احساسات خود نسبت به این دسته جلوگیری میکرد.
سزار نه تنها سردار و سیاستمداری لایق بلکه مورخی عالیقدر نیز بود. وی در کتاب معروف خود، خاطرات جنگهای گل، با زبانی ساده به شرح محاربات خود پرداخته حوادث را به ترتیب زمان وقوع، بدون خارج شدن از موضوع و بدون ادعای فلسفی، با دقت و رعایت بیطرفی شرح داده است. ولی در کتاب دیگر خود، دربارهی جنگ داخلی، که بیشتر جنبهی جدلی و مشاجره قلمی دارد، ظاهراً به دفاع از خود پرداخته است.
در فصاحت، سیسرون مقام اول داشت و از این بابت میتوان او را با دموستن مقایسه کرد. خطابهها و مقالات او به دو دسته تقسیم میشوند: سیاسی (کاتی لی نرها، فیلی پیکها)، دفاعی و محاکماتی (برای دفاع از میلون، علیه ورس (13)). سیسرون عواطف اشرافی خود را پنهان نمی کرد، وی از خود زیاد سخن میگفت و بیشتر در پی عبارت پردازی و جملات مؤثر و گیرا بود، با این حال در بیان مطالب و تعبیرات صحیح و تأثیر کلام قدرت و مهارتی بسزا داشت و طبیعی و با حرارت صحبت میکرد. وی همچنین نامههائی سودمند و متنوع نوشته و مقالات فلسفی او موجب انتشار افکار یونانی شده.
به این ترتیب سیسرون نویسندهای است جامع علوم؛ وارون (14) را نیز میتوان نظیر او دانست چون هم در عین حال مورخ، زبان شناس، حقوقدان، عالم فلاحت و شاعر بوده. از آثار عظیم او مختصری باقی است (کشاورزی، زبان لاتن). وی در واقع عالم متبحری است که به جمع آوری معلومات زمان خود پرداخته.
باید متذکر بود که در مناطق شرقی جمهوری، نویسندگان هنوز آثار خود را به زبان یونانی مینوشتند. پولیب (15) یکی از نویسندگان و مؤلف یک دوره تاریخ عمومی است که در آن با دقت به شرح تشکیل جمهوری رم پرداخته و در بیان هر واقعه تفسیر و قضاوتی بر آن افزوده است. وی یکی از بهترین تاریخ نویسان دوره قدیم میباشد.
پینوشتها:
1- Proconsul
2- Propréteur
3- Tabularium
4- Le Taurea Farnèse
5- Le Laocoon
6- Lucrèce
7- Catulle
8- Atomisme
9- سبک معروف به Alexandrinisme
10- Lesbie
11- Cornelius Nepos
12- Salluste
13- Verrès
14- Varron
15-polybe
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}